علی عبداللهی ازگمی
Ali Abdollahi Azgomi(alabd)

تحصیلات

دانش آموخته مهندسی نرم افزار دانشگاه صنعتی شریف
دانش آموخته دبیرستان نمونه شبانه روزی استان گیلان

علاقه مندی ها

علاقمند به تحلیل، طراحی و توسعه سیستم های مالی و اداری برای بخش دولتی و بخش بازرگانی و صنعتی
علاقمند به توسعه سیستم های اتوماسیون صنعتی و اینترنت اشیاء
علاقمند به فروش و بازاریابی نرم افزار

مشخصات

متولد 1351
متاهل و دارای سه فرزند
محمد حسین (1382)
محمد صادق (1387)
محمد مهدی (1397)

جایگاه کاری

مدیر عامل شرکت دانشوران سرمد
تحلیلگر مجتمع سیستم های تحت وب هوشا
مدیر پروژه وبی مجتمع هوشا HoushaERP
برنامه نویس ارشد نسخه های ویندوزی سیستم های نرم افزاری هوشا

مورخ   ۱۳۹۸/۰۸/۹ برابر است با 2019/10/31    
- ساعت     ۰۷:۱۲:۲۹
مورد پسند : نفر
تعداد بازدید : 385

فارسی سازی ویجت تاریخ از مجموعه ویجت های JQWidgets

در فاز جدید تکنیل فریمورک اختصاصی هوشا برای ساخت نرم افزارهای مالی و اداری که در بستر جاوا اسپرینگ و  با استفاده از امکانات فریمورک  آنگولار در حال آماده  سازی است، خوشبختانه همه مشکلات فنی پیش روی تاکنون توسط تیم همراه حل گردیده است. 
با این همکاران جوان و علاقمند، هیچ کاری نشد نداشته است. یکی از نگرانی هایم در استفاده از مجموعه ویجت های  jqwidgets داشتن تقویم هجری شمسی بوده است. تمایل نداشتم که برای تقویم از یک ویجت آنگولاری مشابه استفاده کنیم. این کار همسان سازی تم ها و چارچوب های سمت کلاینت را می توانست پر دردسر کند. خوشبختانه همکار ارجمندمان آقای مهندس سینا زارع  توانستند با تلاش و پیگیری این نگرانی را مرتفع کنند و برغم بیان تیم jqwidgets مبنی بر عدم پشتیبانی تقویم هچری شمسی و حتی هجری قمری، به نحوی درست و اصولی و منطبق با چارچوب jqwidgets تقویم هجری شمسی را  به مجموعه jqwidgets اضافه کنیم. 

امید واریم با همکاری و تلاش همه همکاران، مسیر پیش روی به درستی و دقت تا بهمن ماه امسال منجر به تولید اولین نرم افزارها  از مجموعه نرم افزارهای مالی و اداری  تحت عنوان مجتمع هوشا HushaERP گردد.

 

فارسی سازی  ویجت تاریخ از مجموعه ویجت های JQWidgets
مورخ   ۱۳۹۸/۰۸/۹ برابر است با 2019/10/31    
- ساعت     ۱۰:۳۵:۴۷
مورد پسند : نفر
تعداد بازدید : 158

پیاده روی اربعین

سالها بود که دوستان و اطرافیان زیادی را می دیدم که در پیاده روی اربعین شرکت می کنند و من توفیق نداشتم.
حتی سه سال پیش، همسرم که از من ناامید شده بود، بهمراه محمد حسین و محمد صادق  در پیاده روی شرکت کردند.
حتی در سال 1396 نیز بلیط رفت و برگشت  با هواپیما بهمراه گروهی از بچه های دانشگاه برایم تهیه شد اما این بار نیز بدلیل مشکلات کاری نتوانستم حتی به مدت 4 روز توفیق داشته باشم و در این اجتماع عظیم شرکت کنم.
سال 1397 محمد حسین بهمراه همکلاسی هایش در کرمانشاه موکب داشتند و یک روز جمعه بهمراه محمد صادق، موفق شدم که به بچه ها در موکب در پذیرایی از زائران اربعین در مسیر رفت به مهران، خدمت کنم.
امسال، موکب محمد حسین و همکلاسی هایش در داخل خاک عراق و در مسیر پیاده روی نجف تا کربلا و در عمود 557 برپا بود.  همه خانواده، حتی محمد مهدی که هنوز یک سالش نشده بود، از حدود 18 مهر ماه عازم نجف و محل موکب شدند و من ماندم و یک پای پیاده و آرزوی شرکت در پیاده روی اربعین.
.
.
.

پیاده روی اربعین
مورخ   ۱۳۹۸/۰۷/۶ برابر است با 2019/09/28    
- ساعت     ۱۱:۲۲:۴۰
مورد پسند : نفر
تعداد بازدید : 496

پیاده روی و کوهپیمایی هفته 13

از وقتی که با دوستان دوران دانشگاه در گروه طرشت دهه 70  واتس آپ تصمیم گرفتیم جمعه ها پیاده روی و کوهپیمایی انجام دهیم، 13 هفته می گذرد.
توی این مدت،همه جمعه ها بر سر این عهد خود بوده ایم و 2 تا 5 نفر از این جمع حدود 30 نفری پای  کار بوده ایم و چراغ پیاده روی و کوهپیمایی روشن بوده است.

از شرق تهران و دارآباد گرفته تا توچال و غرب تهران، کوهسار مسیرهایی بوده است که رفته ایم.

اما دیروز جمعه، این پیاده روی با حضور دختر خانم 11 ساله یکی از همراهان یعنی خانم ریحانی حسینی  کمی خانوادگی شد و بسیار خوش گذشت.

ابتدای  مسیر، ریحانه گفت من که هر روز از این به بعد می آم. کمی که پیشتر رفتیم و  صدای نفس های ما پیرمردها سنگین تر شد و مسیر به سربالایی ها رسید، از ریحانه خانم پرسیدم که حالا چطور؟ باز هم هر روز می آئی؟ و ریحانه خانم که معلوم بود فهمیده است که کمی سخت است، گفت:  اگر بابا منو بیدار کند و بتونم، هفته های بعد هم می آم. حرفش به آن علاقمندی اول مسیر نبود، تا این که به یک چشمه رسیدیم  و  پس از شستن سرو صورت، گمی استراحت کردیم و انرژی گرفتیم.

به هر حال ریحانه خانم را تشویق کردیم و سعی کردیم  که بهش خوش بگذرد تا هفته های بعد هم همراهمان بیاید. حقیقتا" دختر بسیار پر انرژی و خوش زبان و مودبی بودند و پس از آن تا انتهای مسیر بخوبی همراهمان آمدند. بویژه که کمی بالاتر بچه های دیگری را  هم دیدند که بهمراه خانواده بالای کوه آمده اند.

در ادامه،  تصاویر پیاده روی دیروز جمعه 98/07/05 را برای تماشای دوستانم قرار می دهم. امید که این برنامه خوب دوستانه همه هفته ها ادامه پیدا کند و من فرصت داشته باشم عکس ها و گزارش آن را برای ارسال از این طریق آماده کنم. درود

1-

بزرگراه همت، سر جنت آباد. محمود راحمی با چراغ چشمک زن منتظرم بود.



 



ریحانه خانم دختر آقای مهندس حسینی


شروع پیاده روی در یکی از مسیرهای  کوهسار- از بالای قنات





و پهن کردن صبحانه دسته جمعی بعد از حدود 1 ساعت و نیم پیاده روی و بالا رفتتن  در کنار پیست موتور سواری




و در مسیر برگشت

http://www.hushasoft.ir/alabd/postfiles/1398/0705/12.mp4

http://www.hushasoft.ir/alabd/postfiles/1398/0705/13.mp4


پیاده روی و کوهپیمایی هفته 13
مورخ   ۱۳۹۸/۰۵/۱۵ برابر است با 2019/08/06    
- ساعت     ۱۱:۰۷:۴۰
مورد پسند : نفر
تعداد بازدید : 942

تودیع یک دوست قدیمی و یک معلم ارجمند حوزه مهندسی نرم افزار

یکشنبه همین هفته 13  مرداد در یک جلسه باشکوه

در کنار دوستان قدیمی و جدید،

در کنار شاگردان دوره های مختلف  مهندسی نرم افزار

و در کنار همکارانشان در شرکت رویای سبز

دوست ارجمندمان آقای مهندس یوسف مهرداد بی بالان را  که عازم خارج از کشور برای طی دوره دکترا هستند، تودیع کردیم.

امروز فرصتی دست داد تا درباره این رفتن و درباره دوست گرامی ام آقای  مهرداد و درباره آنچه دوستان و شاگردان و همکارانش در این جلسه گفتند، چیزهایی بنویسم.

و نیز آنچه خودم درباره آقای مهرداد و درباره اینجور رفتن دوستان به خارج از کشور، مهاجرت برای کار، تحصیل و یا  پیشرفت  بنویسم.



آقای مهرداد را از دیرباز می شناسم
از دبیرستان نمونه شبانه روزی امام جعفر صادق(ع)   فومن - گشت.
دبیرستان شبانه روزی بچه های مستعد روستایی استان گیلان.

به پیشنهاد آقای مهندس ابوالفضل هادی، هر یک از حاضرین درباره آقای مهنددس مهرداد یک خاطره گفتند. 
خاطرات  و نقطه نظرات همه دوستان شنیدنی و عالی بود. بویژه اینکه همه دوستان از فعالان فن آوری  اطلاعات و حوزه نرم افزار بودند.






تودیع یک دوست قدیمی و یک  معلم ارجمند حوزه  مهندسی نرم افزار
مورخ   ۱۳۹۸/۰۵/۴ برابر است با 2019/07/26    
- ساعت     ۱۱:۵۳:۵۹
مورد پسند : نفر
تعداد بازدید : 545

تداوم پیاده روی جمعه ها

 برنامه هفته پیش پیاده روی را خودم تنهایی در پارک جوانمردان ادامه دادم. یکی از دوستان نیز در شرق تهران از مسیر دارآباد پیاده روی کرده بود.
پارک جوانمردان را از سر همت و از بالای پارک تا  انتها یعنی نزدیک اتوبان رسالت (حکیم) رفتم و برگشتم. حدود 2 ساعت این پیاده روی طول کشید. اما معمولا" پیاده روی با دوستان دلچسب تر است.

این هفته قرارمان با شش نفر راس ساعت شش صبح در فلکه دوم شهران بود اما در نهایت فقط سه نفر سر قرار حاضر شدیم.من و جناب محمود راحمی و آقا جواد سلیمانی.

گروهمان گروه آی سی تی بود. دو نفر آی تی و یکی هم کنترل. دنبال نانوایی گشتیم و در نهایت از یک نان بربری به دست آدرس نانوایی را گرفتیم و دو عدد بربری خشخاشی گرم گرفتیم. گویا قابلمه کم بود. بخاطر نزدیکی به منزل، برگشتیم و یک عدد قابلمه هم به وسایل همراهمان اضافه کردیم. یکی از دوستان که از ما حرفه ای تر بود، تدارک صبحانه را هم دیده بود. کوله اش فقط قابلمه کم داشت.

مسیر داخل پارک را تا انتها رفتیم و کنار اسیتگاه پلیس، ماشینمان را پارک کردیم. حدود یک ساعت و نیم راه رفتیم. پیاده روی در مسیر سر بالایی باعث میشود خیلی زود ضربان قلب به میزان قابل توجهی افزایش پیدا کند.افزایش ضربان قلب معمولا" در پیاده روی معمولی به سادگی اتفاق نمی افتد مگر اینکه با تندی حرکت کنیم. اما در بالای کوه و یا در دوچرخه سواری این کار به سرعت انجام می شود.

در بالای پیست موتور سواری  و کنار آب، بساط صبحانه را پهن کردیم. سومین برنامه پیاده روی و کوهپیمایی ما با اندکی تجهیزات خیلی حرفه ای تر از دفعات قبل بود.

مسیر کوهسار هنوز مسیری آرام و خلوت  است و مانند خیلی از مسیرهای تهران شلوغ نشده است.








تداوم پیاده روی جمعه ها
مورخ   ۱۳۹۸/۰۴/۲۴ برابر است با 2019/07/15    
- ساعت     ۰۷:۰۱:۴۰
مورد پسند : نفر
تعداد بازدید : 989

مهندسی نرم افزار و محصولات نرم افزاری

چند روز پیش،به درخواست یکی از دوستان جهت دموی محصولات نرم افزاری ویندوزی در حوزه دولتی و ذیحسابی ها به یک جمعی دعوت شدم که مدیر آی تی، مشاور مالی و کارشناسان مالی  از حاضرین جلسه بودند.

مشاور مالی مجموعه - که جوان تحصیل کرده ای در حوزه مالی دولتی بود- هر چند بیشتر به امور مالی بازرگانی و بخش خصوصی مسلط بود ولی پاسخ های خود را گرفت.
کارشناسان مالی نیز از امکانات نرم افزار و تسلط اینجانب  بر مفاهیم حسابداری تعهدی بخش دولتی  و چرخه کار ذیحسابی  همچنین توضیحات ارائه شده و پاسخگویی به سوالات قانع و مشتاق شدند.

اما کارشناس آی تی که تقریبا" تمام بخش های درس مهندسی نرم افزار را از من سوال کردند،بیشتر دنبال نرم افزارهای تحت وب بودند.

گفتم: محصول ایده آل ما نیز مجتمع سیستم های مالی و  اداری تحت وب هوشا است و این محصولات را در سال 1380 نوشته ایم طبیعتا" محصولات فعلی ایده آل خود ما هم نیست اما چند سالی است که بازنگری و طراحی مجدد کرده ایم و در حال پیاده سازی در محیط وب هستیم. توصیه کردم در بازار به دنبال نرم افزاری تحت وب که امکانات همین نرم افزار های دمو شده را دارد ، بگردد و اگر پیدا کردند، زیر صورتجلسه تائید خود را امضاء کنند تا بعدها مشخص شود آیا انتخاب رضایتبخشی بوده است یا نه! 

درباره روش پشتیبانی، روش تحلیل،روش پیاده سازی و نیز رعایت مسائل فنی در طراحی بانک اطلاعاتی و ... از من پرسید و حتی بانک اطلاعاتی ما را  نیز یک نکاهی انداختند.  می خواستم بگویم که ما هم درس هایی از مهندس ابطحی، از مهندس رامان رامسین، از جناب دکتر قدسی از جناب آقای محمد تقی روحانی رانکوهی ، از سرکار خانم دکتر سونیا صحت نیاکی، از آقای دکتر علی موقر رحیم آبادی و دیگر اساتید یاد گرفته ایم و بیش از دو دهه است که کارمان همین است  اما پیاده سازی بر اساس همه درس ها  با تکنولوژی وبی و بروز،  سرمایه  و وقت می خواهد.

چند سالی است که  شرکت ما دموی نرم افزار برای مشتریان جدید ندارد مگر برای دوستان و آشنایان و محصولات تکمیلی برای مشتریان فعلی. منتظریم تا سیستم های وبی ما آماده شود و با دست پر اقدام به فروش نرم افزار کنیم.

از سال 1392 در تلاش هستیم و آن روزها دیر نیست...

مهندسی نرم افزار  و محصولات نرم افزاری
مورخ   ۱۳۹۸/۰۴/۲۳ برابر است با 2019/07/14    
- ساعت     ۰۷:۱۳:۱۲
مورد پسند : نفر
تعداد بازدید : 774

ما و مشکل پیامک های تبلیغاتی انبوه

یکی از مشکلات روزمره همه ما پیامهای تبلیغاتی مشمئزکندده پیامکی بر روی تلفن های همراه است. این لیست پیامک های  دیروز 22 تیرماه تلفن همراه بنده است.

تا این اندازه  تلف کردن وقت مردم و فراموشی حریم خصوصی مشترکان؟ 



کاش وزیر جوان وزارت ارتباطات و فن آوری اطلاعات که  انتظار میرفت بخاطر جوان  بودن بهتر اینجور مسائل را بفهمد و پیگیری کند در کنار  آستین کوتاه و شلوار جین پوشیدن و رفتن به کرج و دیدار با یک ورزشکار و عکس یادگاری گرفتن، کمی هم به معضلات  و مشکلات  دامنگیر مردم جامعه در حوزه تلفن همراه فکرکند و وقت بگذارد. این که دیگر به ترامپ و تحریم ربطی ندارد و مشخصا" ناشی از بی تدبیری توی این وزارتخانه است. 

همه این ها در حالی است که رییس جمهور در حدود 6 ماه پیش خیلی  صریح و شفاف  نقد و نظرات خیلی خوبی در این مورد  در جمع  وزیر و مدیران همین وزارتخانه گفتند. این  لینک را ببینید. یعنی 6 ماه فرصت برای رفع این معضل کافی نبوده است؟ احتمالا" یک دوره چهارساله دیگر لازم است.

 اصلاح نشدن امور در این سطح برغم گفته شدن و توجه دادن  و دانستن، نا امید کننده است.


ما و مشکل  پیامک های تبلیغاتی انبوه
مورخ   ۱۳۹۸/۰۴/۲۱ برابر است با 2019/07/12    
- ساعت     ۰۹:۰۵:۴۰
مورد پسند : نفر
تعداد بازدید : 494

پیاده روی بهمراه دوستان دانشگاهی

مدت زیادی بود که برنامه منظم پیاده روی و  کوهپیمایی ام  تقریبا" تعطیل بود. اما همیشه دغدغه شروع مجدد داشتم.

از دو هفته پیش سعی کردم دوستان  دوران خوابگاه در دهه هفتاد طرشت 3 دانشگاه - که همچنان در یک گروه واتس آپی با هم هستیم - را برای رفتن هفتگی به کوه تشویق کنم.پس از آنکه متوجه شدم، دوستان کم میل هم نیستند، یک گروه واتس آپی دیگر ایجاد کردم به نام «پیاده روی و کوهپیمایی هفتگی» و حدود 20 نفر از دوستان ساکن تهران و علاقمند خودشان عضو این گروه  شدند.

جمعه هفته پیش، تهران نبودم اما دو نفر از  دوستان همت کردند و از مسیر دارآباد چند ساعتی را بالا رفتند.

برای امروز جمعه، ساعت 6:30 صبح در فلکه دوم شهران قرار گذاشتیم و به غیر از من و پسرم - محمد حسین- 3 نفر دیگر نیز آمدند و تا ساعت 9 از مسیر پارک جنگلی شهران بالا رفتیم و پائین آمدیم:آقایان مهندس محمد نظری، مهندس حسینی و مهندس نصیری. بویژه آنکه آقای مهندس حسینی از شرق تهران - لویزان خودشان را به موقع به غرب تهران- شهران رساندند.

خوبی  پیاده روی و کوهپیمایی دوستانه این است که علاوه بر ورزش، حرفهای زیادی برای گفتن با هم داریم. همه این حرفها نه غیبت است و نه سیاسی و تنش زا. بلکه تبادل تجارب  کاری و صحبت درباره زندگی و خانواده است. در دهه 40 زندگی،دهه ای که بچه ها بزرگتر شده اند و قایق زندگی در رودخانه عمر،مسیر خود را  به آرامی طی می کند، تقریبا" صحبت ها، صحبت های مفیدی است. 

 ورزش منظم در سنین بالای 40 سال نیاز اصلی بدنی است که کم کم توانایی جسمانی آن رو به افول است.تهران با همه شلوغی و ترافیکش، مسیرهای خوبی برای پیاده روی و کوهپیمایی دارد که امید است با تداوم برنامه های هفتگی، همه آنها را مرور کنیم.





پیاده روی بهمراه دوستان دانشگاهی
مورخ   ۱۳۹۸/۰۴/۹ برابر است با 2019/06/30    
- ساعت     ۰۵:۲۲:۵۹
مورد پسند : نفر
تعداد بازدید : 117

خاطره ای از پدر

هوای شمال این روزها گرم و شرجی است. در حداکثر گرما و شرجی بودن.

این هایی که تا تعطیلات می شود و میروند به سمت شمال، حواسشان باشد که تیر و مرداد برنج پزان است. همانند خرما پزان بوشهری ها.


اوایل زندگی  مشترک، مترصد یک بارش بودیم تا یک سری  به شمال بزنیم تا عروس خانم کاشی از هوای شرجی شمال ما ایراد نگیرند.

اونموقع هنوز این  سایت های هواشناسی نبود. به زحمت از تلفن عمومی تلفن زدم و از مرحوم پدرم  پرسیدم  که پدرجان! هوا چطور است؟ می خواهیم بیائیم شمال.

اون بنده خدا هم  از خدا خواسته،گفتند: هوا خیلی خوب است. بیائید. بیائید. بیائید. چند بار هم تاکید کردند که بیائید.

.

.

.

وقتی رسیدیم رشت دیدیم هوا بی نهایت گرم و شرجی است

غافل از آنکه برای یک کشاورز، خوبی و بدی هوا فقط با توجه به محصولاتش سنجیده می شود

خاطره ای از پدر
مورخ   ۱۳۹۸/۰۴/۹ برابر است با 2019/06/30    
- ساعت     ۰۸:۳۴:۴۱
مورد پسند : نفر
تعداد بازدید : 31178

در آن شهری که مردانش عصا از کور می دزدند

   
.امروز پشت تلفن با آقای طباطبایی کارشناس ارشد مالی پزشکی قانونی گلستان صحبت می کردم.

پشت تلفن گفتند که  در دوران کودکی به گیلان – آستانه اشرفیه  - رفته و بر سر قبری که یادش نیست که بوده است، این شعر را خوانده ولی هنوز یادش مانده است:

در آن شهري كه مردانش عصا از كـور مي‌دزدند
همان شهري كه اشـك از چشم، كفن از گور مي‌دزدند

:شعر، سروده  دکتر معین صاحب فرهنگ معین  است و  ادامه شعر هم این است:

در آن شهري كه مردانش عصا از كـور مي‌دزدند
همان شهري كه اشـك از چشم، كفن از گور مي‌دزدند
در آن شهري كه خنجـر دستة خـود نيز مي برد
همان جايي كه پشت از دشنـة خون ريز مي‌دزدند
در آن شهري كه مردانش همه لال و زنان كورند
همان شهـري كه از بلبـل، دَم آواز مي‌دزدند
در آن شهري كه نفرت را به جاي عشق ميخواهند
همان‌جايي كه نور از چشـم و عقل از مغز مي‌دزدند
در آن شهري كه پروانه به جاي شمع مي‌سوزد
همان شهـري كه آتـش را ز اشك شمـع مي‌دزدند
در آن شهري كه زنده مرده و مرده بُـوَد زنده
همان جايي كه روح از تن و تن از روح مي‌دزدند
در آن شهري كه كافر مؤمن و مؤمن شود كافر
همان جايي كه مُهـر از جانماز باز مي‌دزدند
در آن شهري كه سگ‌ها معرفت از گربه آمـوزند
همان شهري كه سگ‌ها بـره ‌را از گـرگ مي‌دزدند
در آن شهري كه چشم خفتـه از بيـدار بيناتر
همان جايي كه غـم از سينـه غـم ساز مي‌دزدند
من از خوش ‌باوري آنجـا محبت جستجـو كـردم
.در آن شهري كه فرياد از دهان باز مي‌دزدند

غفر الله عنه

در آن شهری که مردانش عصا از کور می دزدند

  1   2   3   4

صفحه 3 از 4